رهام زندگی ما

دلتنگی مامان

1393/12/20 16:58
نویسنده : مامان رهام
155 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم نخواستم تو پست قبل اینو بنویسم ولی انشاله سال دیگه این موقع این پست پاک کرده باشم این چند روزه هممون خیلی غصه خوردیم ناراحت بودیم اگه بدونی مامان چقدر گریه کرده و عزیز و خاله اکرم اخه خاله فاطمه حامله بود ولی متاسفانه تو هفته 14 نی نی شو از دست داد بچه سقط شده البته هممون میدونیم که حتما حکمت خدا بوده و ناشکری نمیکنیم شاید اتفاف خیلی بدتری برای خاله میافتاد ولی خاله خیلی غصه داره و گریه میکنه و ما هم همین طور امیدوارم سال اینده همین موقع یا نی نی داشته باشه یا تو راه باشه اولش که شنیدیم خاله حامله هست خیلی خیلی خوشال شدیم و کلی گفتم برای رهام هم بازی میاد ولی قسمت نبود انگار خاله برای نی نی اش چند تا وسیله هم خریده بود و کلی خوشحال بود که این اتفاق بد افتاد امیدوارم دیگه از این اتفا ق ها نیافته . شبی که خاله تو بیمارستان بود من تا صبح بیدار بودم و یک ساعت به یک ساعت از دل نگرانی تا صبح زنگ میزدم به عزیز که پیشش بود تازه 7 صبح یک چرت کوچولو زدم خواهر خیلی عزیزه و برادر هم همین طور ولی خب ما که برادر هم نداریم خیلی برای هم عزیز تریم همدیگرو خیلی دوست داریم و به هم وابسته هستیم و تحمل غصه اون یکی رو نداریم خودم میگم ما خیلی از همه خواهرا با هم بهتریم و خدا برای هم نگه همون داره انشاله . من خیلی غصه خوردم تو این چند روزه اخه خاله فاطمه خداییش ماهه دل پاک و مهربونی داره و خیلی با محبته اگه بدونی چقدر تو رو دوست داره و همش قربون صدقت میره میگه عکس رهام بفرست ببینم برات کادو میخره برا همه همین طوره مهربون بی ریا . خدا کمکش کنه فراموش کنه این سختی رو پشت سر بذاره . عزیز هم با اقا ماهن خداییش عزیز یک فرشته هست که برای ارامش ما هر کاری میکنه به قول خودش حاضره لقمه از دهن خودش در بیاره بزاره دهن ما ولی ما احساس ناراحتی و کمبود نکنیم شاید باورت نشه من کم مادری این جوری دیدم نمیدونم چرا تو اطرافم جدیدا میبینم مادر هایی که به بچه هاشون از لحاظ مالی و غیره کمک نمیکنن با اینکه در توانشون هست و فقط عشق پول جمع کردن برای خودشون دارن یا بین دختر پسر فرق میذارن خدا رو شکر پدر مادر من این طوری نیستن و بعد از هزار سال دیگه من و بقیه مون  همیشه به خوبی ازشون یاد میکنم و میگم برای ما همه کار کردن نه اینکه بگم از دستشون بر می اومد ولی هیچ کاری نکردن البته اون جور پدر مادرا هم بعدا بچه ها یادی ازشون نمیکنن یا تو پیری به دادشون نمیرسن ولی ما چاکررر پدر و مادرمون هم هستیم چون از هیچی برای تک تک ما دریغ نکردن و همیشه به یاد ما بودن خب دیگه بگذریم .

بابا محمد هم کلی ناراحت شد غصه خورد زنگ زد به خاله کلی دلداریش داد ولی همش به من میگفت خیلی سخته خیلی .

دیگه الان خاله خونه هست حالش خوبه و هممون باید بهش روحیه بدییم و از خدا بخواییم زودی یک نی نی سالم دیگه بهش بده آمین .

پسرم دلم خیلی گرفته بود اینارو برات نوشتم ولی الان کمی سبک تر شدم آدما با نوشتن یا حرف زدن خودشون خالی میکنن و مامان هم تو رو گیر آورده خودشو این جوری خالی میکنه ببخش ناراحت نوشتم

 

قربونت برم به خدا میسپارمت با امید سلامتی و شادی و خیر برکت تو زندگی هممون برای سال آینده .

بوووووس

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)