رهام حرف میزنه و دو تا مروارید دیگه دراورده
پسر خوشگلم سلام مامانی ببخشید دیر به دیر برات مینویسم ماشاله این قدر شیطونی که فرصت هیچ کاری برام نمیزاری منم نمیتونم بیام از کارهای جدیدت بگم بالاخره امروز خوابوندمت تونستم بیام البته اگه الان بیدار نشی به محض اینکه ببینی من پای لپ تابم میایی شروع میکنی به کوبوندن رو کیبورد منم باید پاشم برم . عزیز مامان الان تقریبا 10 روزی میشه که به طور واضح سه تا کلمه رو میگی دد . دیدی . بابا گریهههههههههه مامان نمیگی
میگی بابا قبلش بابابایی شرط بندی کرده بودیم من گفتم اول میگی مامان بابا گفت نه میگه بابا که من شرطو باختم نمیدونی چقدر ناز میشی وقتی اون دندون های کوچولو میندازی بیرون میگی دد. بابا مامان قبونت بره
دو تا مروارید دیگه هم دراوردی پسرم الان یک ماهی میشه اون بالا الان 4 تا مروارید داری دو تا پایین دو تا بالا مبارکتتتتتت باشه
عزیزم مامان قربونت بره الهیییییی موش بخورتتت خیلی دوست دارم پسرم هر روز بیشتر عاشقت میشم البته
خیلی شیطونی بعضی وقتا حسابی خستم میکنی هر شب تا 3 صبح بیداری تازه 3 میخوابی خدا رو شکر سرکار نمیرم وگرنه باید چیکار میکردم البته من به ساعت 3 راضیم قبلا تا ساعت 7 صبح بیدار بودی از 12 شب تا 7 صبح برای اینکه خوابم بپره میرفتم از یخچال یخ برمیداشتم میزدم صورتم خوابم بپره اون موقع کوچولو تر هم بودی نمیتونستی بشینی یا خودت بازی کنی همش تو بغلم بودی میترسیدم خوابم بگیره از دستم خدایی نکرده بیافتی زمین ولی خوب گذشت دیگه با زور تونستم یک عکس ازت بگیرم که دندون هات معلوم شه اخه
دندون هات ریز هستند هنوز کامل درنیومدن زیاد معلوم نیستند خخخخخخخخخ
اینم یک عکس دیگه که خاله جونت دخترت کرده چه پسر کشی میشدی اگه دختر بودی عزیزم همه پسرا برات صف میکشیدن